اخبار

قاطعیت ورزی

قاطعیت ورزی به توانایی ابراز صادقانه عقاید، احساسات، نگرش ها و حقوق خود بدون اضطراب آزار دهنده و به شیوه ای که به حقوق دیگران تجاوز نشود اطلاق می شود. قاطعیت ورزی به معنای پرخاشگری نیست، بلکه تعادلی بین قلدری و بیش از حد خاکی بودن است. قاطعیت ورزی توانایی گفتن نه به درخواست هایی است که میلی به انجام آنها نداریم. قاطعیت به احساس اعتماد به نفس، عزت نفس و خود کارآمدی ما بستگی دارد. ( خود کارآمدی بدین معنی است که اگر شما به شیوه ای خاص رفتار کنید، چیزی قابل پیش بینی رخ خواهد داد.)

عـدم قاطعیت ورزی به چـه چیزی برمـی گردد؟
بسیاری از افراد آموخته اند که باید  دیگران را از دست خود خشنود و راضی نگهدارند. نباید کاری بکنند که دیگران از دست آنها ناراحت یا دلخور شوند. بسیاری دیگر ممکن است چنین اعتقادی نداشته باشند .از نظر شما دلایل رفتار غیر قاطعانه چیست؟
چرا قاطعیت ورزی مهم است؟
اگر نتوانید به شکل قاطعانه رفتار کنید ممکن است منجر به احساسات ناخوشایندی شوید، برا ی مثال:
افسردگی: افسردگی درواقع ناشی از خشمی است که به سمت درون فرد معطوف شده است. حالتی که در آن فرد احساس درماندگی، ناامیدی و فقدان کنترل بر محیط پیرامون خود را تجربه می کند.
رنجش: رنجشی که ناشی از احساس به بازی گرفته شدن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن است.
ناکامی: ناکامی ناشی از احساس ضعف و ناتوانی فرد است. همچنین می تواند ناشی از احساس قربانی شدن می باشد.آیا شما می توانید شرایطی را که در آن نتوانستید به شکل قاطعانه رفتار کنید تجسم کنید. شما در آن شرایط چه احساس ، افکار و رفتاری داشته اید؟
خشونت و غضب: اگر نتوانید خشم خود را به شیوه ای مناسب بروز دهید ، ممکن است به حدی از کوره در بروید که به خشونت منجر شود.
اضطراب: ناتوانی در بروز خشم به شیوه ای مناسب می تواند اضطرابی را ایجاد کند که خود همین اضطراب منجر به اجتناب ودوری از بعضی از موقعیت ها و افراد شود.
روابط ضعیف: اگر نتوانید رفتار قاطعانه ای را از خود نشان دهید این مســأله باعث می شود که در روابـط خود ضعیـف ظـاهرشوید.افراد غیر قاطع در بیان احساسات منفی و مثبت خود ناتوانند.

شکایات  جسمی: ناتوانی و ضعف در بیان قاطعانه احساس می تواند منجر به سردرد، زخم معده، فشار خون بالا و شکایات جسمی و مواردی از این قبیل شود.
قاطعیت ورزی انتخابی
اتخاذ یک رفتار قاطعانه در مقابل یک فرد ناآشنا و غریب، بسیار آسان تر از اتخاذ چنین رفتاری با افرادی است که رابطه دوستانه ای با او دارید.هر چقدر رابطه مهم تر باشد، اتخاذ رفتار قاطعانه در چنین موقعیتی مهم تر خواهد بود. اتخاذ رفتار قاطعانه موجب می شود که دیگران حریم خصوصی شما را رعایت کنند و رفتار محترمانه ای در مقابل شما داشته باشند.
آیا می توانید تجاربی را نقل کنید که آشنایی و دوستی باعث شده باشد که نتوانید به شکل قاطعانه رفتار کنید؟
آیا می توانید تجاربی را بیان کنید که رفتار قاطعانه شما باعث شده باشد که دیگران در  مقابل شما به شکل محترمانه تری برخورد کنند؟
بسیاری از افراد بر این باور هستند که اتخاذ رفتار قاطعانه موجب از بین رفتن دوستی ها و روابط صمیمانه می شود. به نظر شما  این افراد به درک صحیح و واقعی از مفهوم قاطعیت ورزی رسیده اند؟
آیا رفتار قاطعانه همیشه بهترین انتخاب است؟
بهتر است قبل از اینکه به شکل قاطعانه رفتار کنید ، پیامدهای رفتار قاطعانه خود را در نظر داشته باشید.
اگر چه رفتار قاطعانه معمولاً  می تواند منجربه نتایج مثبت شود، اما بعضی افراد به شکل منفی به رفتار قاطعانه پاسخ می گویند.
برای مثال:
اگر رئیس شما فردی کاملاً غیر منطقی باشد، ممکن است اتخاذ رفتاری قاطعانه با وی به از دست دادن شغل شما بیانجامد.بهترین راه حل از نظر شما برای چنین موقعیتی چیست؟
اگر در چنین موقعیت هایی قرار گرفتید، بخاطر داشته باشید بهتر است آگاهانه تصمیم بگیرید که به شکل قاطعانه رفتار نکنید. آنچه شما در چنین موقعیتی نیاز دارید یاد بگیرید مهارت دیگری است که کنترل استرس نامیده می شود ( بروشور و مطالب مفصلی در این باب در مرکز مشاوره موجود است.)
هنگامی که شما تصمیم می گیرید به شکل قاطعانه رفتار کنید چه اتفاقی می افتد؟

به خاطر داشته باشید که وقتی رفتار قاطعانه  را برمی گزینید، دیگران ممکن است به شیوه ای که عادت کرده اند با شما رفتار نمایند. رفتار قاطعانه شما ممکن است آنها را در شرایط گیج و مبهمی قرار دهد. این مسأله به دلیل تغییر سبک و شیوه ارتباط شما رخ می دهد اما در مدت زمان بسیار کوتاهی آنها متوجه مسأله خواهند شد و سعی می کنند تا به شیوه ای مناسب با شما برخورد کنند. ذکر این نکتـه لازم است که در چنیـن شـرایطی دیـگران نیـز ممکـن اسـت رفتـار قاطعانه  در مقابل شما اتخاذ کنند. ذکر این نکته لازم است که در چنین شرایطی دیگران نیز ممکن است رفتار قاطعانه در مقابل شما اتخاذ کنند.

سه مولفـه رابطه قاطعـانه
بیـان همـدلانـه:
سعی کنید به طرف مقابل نشان دهید که وضعیت و شرایط او را درک می کنید . ابراز همدلانه به طرف مقابل می فهماند که شما قصد ندارید  با او بحث و جدال راه بیاندازید.
برای مثال: من می دانم که این رفتار از نظر شما یک تغییر است و ممکن است احساس خوبی در شما ایجاد نکند.
بیـان مسـأله:
شما از این طریق مشکل و ناراحتی خود را بیان می کنید. دلیل اینکه خواهان تغییر هستید را بیان می کنید.
برای مثال: این شرایط من را ناراحت می کند و نمی توانم با آن کنار بیایم.
بیـان آنچه شمـا می خواهیـد:
درخواستی مشخص برای تغییری مشخص و معین در رفتار طرف مقابل  است.
مثال: من از شما می خواهم که با صدای آرام با من صحبت کنید.
مثال: می دونم چیزی که از شما می خواهم ممکنه برایتان سخت باشد.( بیان همدلانه)، ولی وقتی می بینم که به حرفهـایم گـوش نمـی دهید ناراحـت می شـوم( بیان مسأله)، چیـزی که مـن از شمـا می خواهم این است که وقتی صحبت می کنم به من توجه کنید( بیان آنچه می خواهید).
چگونه می توانیم به شکل موثری قاطع باشیم؟
از حالات بدنی قاطع استفاده کنید.
به چهره طرف مقابل نگاه کنید.
در عین حال که خوش رو هستید، بهتر است حالات چهره ای جدی داشته باشید.
آرام ولی محکم صحبت کنید.
عبارت های خود را با « من» شروع کنید.
مثال:
من فکر می کنم که………….               به نظر من……….
تمرکز خود را بر روی مسأله ای که دارید ، بگذارید وبه محکوم کردن و سرزنش کردن خود با دیگران نپردازید.
در زیر نمونه ای از تمرکز بر مسأله و نمونه ای از محکوم و سرزنش کردن آورده شده است.
من دوست دارم وقتی که صحبت می کنم حرف مرا قطع نکنی.
تو همیشه حرف من را قطع می کنی.
شما بیشتر از کدام روش استفاده می کنید؟
سعی کنید از رفتار فرد انتقاد کنید، نه از خود فرد.
برای مثال:
وقتی که زیر قولت می زنی عصبانی می شوم.
تو همیشه منو عصبانی می کنی.
در مورد اول آنچه مورد سوال قرار گرفته یک رفتار خاص است در حالی که مورد دوم خود
فرد مورد انتقاد قرار گرفته است.
سعی کنید قضاوت نکنید یا دستور ندهید بلکه از وجه سوالی استفاده کنید.
برای مثال:
می دونی پیراهنت لک برداشته؟

با این پیراهن کثیف بیرون نرو

در هر دو مورد فوق می خواهیم به طرف مقابل این پیام را بدهیم که به وضعیت خود برای بیرون رفتن توجه کند. اما در مورد اول به شکل غیر مستقیم این پیام را می دهیم و در مورد دوم با وجه دستوری و قضاوتی.
شما فکر می کنید کدام مورد بیشتر می تواند مفید و اثر بخش باشد؟
به شکلی واضح ، مستقیم و محترمانه درخواست خود را مطرح کنید و فرد  را به سمت جواب منفی سوق ندهید.
برای مثال ممکنه لطفاً پنجره را باز کنید؟
پنجره را باز نمی کنی؟
اگر مخاطب شما باشید ترجیح می دهید به کدام شیوه با شما برخورد شود؟
تکنیک هایی ویژه برای موقعیت هایی دشوار:
1/ آرام کردن: هنگاهی که می خواهید در مورد موضوعی با فردی که عصبانی است صحبت کنید، ابتدا سعی کنید او را آرام کنید.
برای مثال:
مـی دانم که الان شمـا ناراحت هستیـد و برایم بخـشی از واکنـش شما قابل درکه، اجازه بدید بعدا در مورد این موضوع صحبت کنیم .
2/خلاصه کردن: استفاده از این تکنیک باعث می شود که شما مطمئن شوید مسأله را فهمیده اید و طرف مقابل هم متوجه می شود که شما به حرف های او توجه کرده اید.
برای مثال:
شما گفتید که وقتی من دیر کردم ، فکر کردید که من قرار را فراموش کردم و خیلی از دست من عصبی شده اید.
3/مشخص کردن: این بسیار مهم است که شما مشخص و معین کنید که از طرف مقابل خود چه می خواهید.
برای مثال:
چیزی که من می خواهم انجام بدی، اینه که فقط لباسهایت را کف اتاق نیاندازی.